Dariush - Bekhod Residan - Tekst piosenki, lyrics - teksciki.pl

Bekhod Residan

Dariush

184

Pop

Tekst piosenki
بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمی شود داغ تو دارد این دلم ، جای دگر نمی شود بی تو برای شاعری واژه خبر نمی شود بغض دوباره دیدن ات هست و بدر نمی شود فکر رسیدن به تو ، فکر رسیدن به من از تو به خود رسیده ام اینکه سفر نمی شود بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمی شود داغ تو دارد این دلم ، جای دگر نمی شود دلم اگر به دست تو به نیزه ای نشان شود برای زخم نیزه ات سینه سپر نمی شود صبوری و تحمل ات همیشه پشت شیشه ها پنجره جز به بغض تو ابری و تر نمی شود بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمی شود داغ تو دارد این دلم ، جای دگر نمی شود صبور خوب خانگی ، شریک ضجه های من خنده خسته بودنم زنگ خطر نمی شود حادثه یکی شدن حادثه ای ساده نبود مرد تو جز تو از کسی ، زیر و زبر نمی شود به فکر سر سپردنم به اعتماد شانه ات گریه بخشایش من که بی ثمر نمی شود همیشگی ترین من ، لاله نازنین من بیا که جز به رنگ تو ، دگر سحر نمی شود بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمی شود داغ تو دارد این دلم ، جای دگر نمی شود
Tłumaczenie
Brak

Najnowsze teksty piosenek

Sprawdź teksty piosenek i albumy dodane w ciągu ostatnich 7 dni